یوسف به این رها شدن از چاه دل نبند
این شعر از فاضل نظریست ...علی رضا عصار هم به صورت دکلمه ُ خونده ...پیشنهاد میکنم دانلودش کنید !
وقتی میگه یوسف به این رها شدن از چاه دل نبند ...دقیقا روی سخنش با ماست ..ما که سریع مغرور میشیم ما که سریع فراموش میکنیم انسانیت رو ...فانی بودن دنیا رو...
و اینکه یک نقطه بیش فرق بین ((رحیم )) و ((رجیم)) نیست...یک لحظه غفلت
از باغ میبرند چراغانیات کنند
تا کاج جشنهای زمستانیات کنند
پوشاندهاند "صبح" تو را "ابرهای تار
تنها به این بهانه که بارانیات کنند
یوسف به این رها شدن از چاه دل مبند
این بار میبرند که زندانیات کنند
ای گل گمان مبر به شب جشن میروی
شاید به خاک مردهای ارزانیات کنند
یک نقطه بیش فرق "رحیم" و "رجیم" نیست
از نقطهای بترس که شیطانیات کنند
آب طلب نکرده همیشه مراد نیست
گاهی بهانه است که قربانیات کنند